بدون عنوان
ریحانه جون خدا خواست و دوباره قسمت شد به زیارت حضرت معصومه (س) برویم . حاجی بابا و عزیز که به قصد زیارت از روز یکشنبه اومده بودن خونه ما . - روز پنج شنبه بعداز ظهر که من از سرکار اومدم ، ناهار خوردیم و استراحت کردیم و ساعت 4:30 راه افتادیم به طرف قم ، ساعت 5:30 رسیدیم . درست در مقابل یکی از درب های ورودی حرم جای پارک پیدا کردیم و رفتیم داخل . میزون یک ساعت زیارتمون طول کشید .(از ساعت 6:45 تا ساعت 7:45 ) . توی صحن حرم تو با امیر دنبال عمه مریم رفتید . من هم با این خیال ، رفتم دنبال زیارت نامه که شنیدم یکی از خدمه ها میگه مامان امیرمحمد و ریحانه . 2 بار هم صدا کرد . من اومدم دنبالتون که دیدم از عمه جدا شده بود...
نویسنده :
مریم محمدی
11:38